می نویسم که یادم بمونه ... .

رسم عاشقی در این است که عاشق به تمام مظاهر معشوق دل ببندد و او را در هر لباسی که میبیند تقدیس کند .

می نویسم که یادم بمونه ... .

رسم عاشقی در این است که عاشق به تمام مظاهر معشوق دل ببندد و او را در هر لباسی که میبیند تقدیس کند .

این شبها

- اول از همه از خدای مهربونم تشکر میکنم که بهم نیرو داد بیام سراغ وبگردی .. مرسی خدا ..دوست دارم. 

- سرمون بسی شلوغه .. عمه بازی واین صوبتا ... با ورود اجنبی ها هم که بساط دید و بازدید بسیار رونق میگیره مخصوصا محل اسکانشون خونه پدرت باشه ..... در کل روزهای خوبیه که در سال نهایتا 3 بار تکرار بشه ......پس باید قدر این روزها رو دونست . 

- میخوام در مورد 2 تا خواهر بنویسم که مثل گل میمونن ... مهربون و عزیز ولی از لحاظ اخلاقی این دو تا خواهراز زمین تا آسمون با هم فرق دارن(قابل ذکره که این خواهرها حدودا 50 سالشونه) ... خواهر کوچیکه باید هر حرفی تو دلش هست بگه ... مثلا از رنگ موی دختر خاله شوهر خواهر شوهر دختر عموم خوشش نمیاد , بلافاصله بهش میگه ( توی جمع و با صدای بلند ) فلانی جون رنگ موت اصلا قشنگ نیست و باید عوضش کنی . طرف جلوی همه سرخ و سیاه میشه ولی دل این خانم آروم . برعکسش خواهر بزرگه از چیز خوب و زیبا که مدام تعریف میکنه و اگه موردی هم جالب نباشه و زشت باشه اصلا گله و شکایت نمیکنه و برعکس تعریف خوب میکنه .... !

چقدر این دو تا آدم با هم فرق دارن ... چقدر خواهر بزرگه برای همه عزیزتر و دوست داشتنی تره .... خیلی خوبه آدما بدونن که فقط دل خودشون نباید مهم باشه و باید که به شخصیت دیگران هم احترام بذارن مخصوصا تو جمع . 

 

- یه درسی 80% کلاس افتادن و بقیه هم خیلی هنر کردن و شدن 12 ---13--- ولییییییییییی من شدم 20 .... اگه گفتی چه جوری ؟  

 

- طی 40 روز گذشته 3 بار مشرف شدیم به لار ... سرزمین آرامش و سکوت . با همراهان متفاوت در هر سانس ولی کل موارد حالی کردیم اساسی ... بسیار باعث آرامش خاطر و تقویت روحیه بود,,, یادش به خیر 2 سانس اول هر کی خونوادگی تو چادر خودش میخوابید و این چادر رنگی ها هم که حیفه پوله , یه شب بارون اومد و صبح که بلند شدیم انگار زیر بارون خوابیده بودیم..لامصب نه میتونه بارون تحمل کنه و نه سرمارو.. تو سانس سوم هم که به افتخارمون یه دونه از این چادر عشائری های خیلی بزرگ برپا کردن , 45 نفر آدم همه تو چادر خوابیدیم و تا صبح هم خندیدیم هم از سرما یخ زدیم .....حیف که فکر کنم دیگه نتونیم بریم چون هوا بسیار سردتر از قبل شده . 

 

- یه دختردارم که برای خودش خانمی شده ... دوست پیدا کرده و براشون داستان تعریف میکنه و نظر میده و میخواد که نظرش برای دیگران خیلی مهم باشه . خصیصه بسیار بارز دیبای من اینه که خیلیییییییییییی ریز بین و دقیقه . متوجه کوچکترین تغییری میشه . حافظه تصویری بسیار قوی داره و حواسش به کاری که داره میکنه هست .